سایه تاریک الماس‌های مصنوعی بر معادن

(0 رای‌ها)

ثمن رحیمی راد:شرکتهای استخراجکننده الماس طبیعی از حضور الماسهای مصنوعی در بازار بیمناکند و این دغدغه را دارند که الماسهای مصنوعی به جای جواهر گرانبهای اصل معامله شوند؛ چنین اتفاقی اعتماد مشتریان آنها را تهدید میکند.

در همین راستا شرکتهای استخراجکننده الماس مانند «دیبِرز» برای محافظت از صنعت خود وارد عمل شدهاند.

به گزارش صمت به نقل از ماینینگ فناوری، کاترین ادیسونمانی که به خرید و فروش الماس در شرکت «بریلیاَنتاِرس»، فروشنده الماسهای طبیعی و الماس ساخته شده در آزمایشگاه مشغول است، در این باره میگوید: تشخیص تفاوت دو نوع الماس با چشم غیرمسلح ممکن نیست و نیاز به تجهیزات پیچیده دارد. الماسهای آزمایشگاهی از نظر گوهرشناسی با الماسهای طبیعی همسان هستند، هر دو ساختار کربنی دارند و از نظر ویژگیهای شیمیایی، میزان درخشندگی و ویژگی فیزیکی مانند یکدیگرند، تنها منشأ شکلگیری و نرخ آنهاست که با یکدیگر تفاوت دارد. بریلیاَنتاِرس الماسهای آزمایشگاهی را با قیمتی در طیف ۳۷۵ تا ۱۱۰هزار دلار بسته به اندازه، برش و کیفیت آن میفروشد و نرخ الماسهای معدنی که به طور قانونی و اخلاقی فروخته میشود از ۵۰۰ تا ۲ میلیون دلار است، همین نرخ پایینتر است که نسلهای نویی را که به دنبال خرید ارزان هستند به الماسهای مصنوعی جذب کرده و کلاهبرداران را امیدوار کرده با اعمال نیرنگهای درخور بتوانند الماسهای مصنوعی را به عنوان الماس طبیعی بفروشند. الماسهای طبیعی در حرارت زیاد و فشار بالا در میانه زمین و در طول میلیاردها سال پیش از آنکه کشف و حفاری شوند، شکل گرفتهاند، در حالی که الماسهای کاشته شده در آزمایشگاه در طول چندین روز یا چند هفته ایجاد میشوند. این نوع الماسها کمی بیش از ۶۰ سال پیش و در دهه ۱۹۵۰ میلادی به وجود آمدند و در میانه دهه ۱۹۹۰ میلادی و با تولید کریستالهای بزرگتری از آن که برای ساخت جواهر مناسب بودند، ظهور و بروز پیدا کردند. فشار زیاد، دمای زیاد و رسوب شیمیایی بخار، رایجترین فنون ساخت آن هستند که توسعه این فنون و فرآیندها به پایین آمدن هزینه تولید الماسهای مصنوعی انجامیده است. در میان انواع الماسهای مصنوعی برخی از آنها ممکن است به دلیل ویژگیهای ظاهری مانند ناسرگی، واکنشهای فروسانس و ویژگیهای رشد به آسانی بوسیله یک میکروسکوپ شناسایی شوند، اما برای شناسایی بسیاری از آنها نیاز به تجهیزات پیشرفته علمی است. روسِل شور تحلیلگر ارشد در نهاد گوهرشناسی امریکا در این باره میگوید: برخی تولیدکنندگان الماس مصنوعی از راهکارهایی برای مبهمسازی شاخصههای تمایز دو نوع الماس استفاده میکنند و این امر باعث میشود تشخیص الماس طبیعی از مصنوعی نیاز به آزمایشهای پیچیده داشته باشد. به هر حال، در بخش صنعتی حضور الماسهای کاشته شده بسیار پررنگ است و این گونه ۹۹ درصد از سهم بازار را در بخش صنعتی به خود اختصاص داده است. همه اینها سبب شده استخراجکنندگان الماس احساس کنند الماسهای مصنوعی ماهیت بیعیب و نقص فعالیتهای آنها را تهدید میکنند. لینِت اِیجِیگولد مدیر روابط رسانهای گروه کارخانههای دیبِرز در این باره میگوید: نقطه تمرکز صنعت ما درحالحاضر مصنوعات ناشناخته ایجادشده با فن فشار و حرارت بالاست. همه فعالان این صنعت میدانند که اطمینان مصرفکننده در فروش الماس تا چه اندازه اهمیت دارد، بنابراین جایی برای تحمل کردن نیست و نگرانیهایی که درباره این قضیه شکل گرفته در حال رشد است و خرید و فروش محصولات تقلبی به شکل سهوی یا عمدی میتواند منجر به آسیبهای جبرانناپذیری برای نام و اعتبار شرکتها شود. گولد در ادامه توضیح میدهد: خرید از منابع ثانویه و نه از شرکتهای صیقلدهنده الماس میتواند فرصت خوبی باشد برای اینکه الماس مصنوعی به جای الماس طبیعی به مشتریان از همه جا بیخبر فروخته شود. اولیا لینده عضو شرکت مشاوره جهانی نیز در این باره میگوید: شباهت الماسهای کاشته شده به سنگهای طبیعی، تشخیص آنها را از هم سخت میکند و این مسئله در صورتی که الماسهای مصنوعی به جای الماس طبیعی فروخته شوند، مشکلساز میشود به ویژه در دستهای از الماسهای مصنوعی که «مِلِی» نام دارد. مِلِی الماسی با وزن یک چهارم قیراط است و از آنجا که هر قیراط حدود ۲۰۰ گرم است، ملی حدود ۵۰ گرم وزن دارد. این دسته از الماسها به دلیل اندازههای کوچکشان برخلاف بیشتر الماسها که بیش از یکسوم قیراط وزن دارند، برای درجهبندی به آزمایشگاه فرستاده نمیشوند، بنابراین الماسهای کاشتهشده در آزمایشگاه میتوانند به راحتی با الماسهای ملی مختلط شوند. تنها راهحل باقیمانده، آزمایش است و جنگ با فناوری به وسیله فناوری؛ در همین زمینه آزمایشگاه و پژوهشگاه موسسه گوهرشناسی امریکا محافظانی به شمار میآیند در برابر آن گروهی که نمیخواهند طبیعت خود را آشکار کنند. این موسسه در سال گذشته میلادی یک سرویس تجزیه و تحلیل مِلِی را برپا کرد تا الماس حاضر در این طبقه را بیازماید، شرکت معدنی دیبِرز نیز در سپتامبر ۲۰۱۶ (شهریور ۱۳۹۵) ابزار جدیدی به نام «فوزیو» ایجاد کرد. فوزیو یک ابزار آزمایشی جامع است که میتواند قطعات الماس طبیعی صیقل داده شده را تجزیه و تحلیل و تعیین کند که آیا آنها دربردارنده مصنوعات حاصل از فن فشار و حرارت زیاد هستند یا نه؟ هر الماسی که مصنوعی بودن آن تشخیص داده شود، برای آزمایش بیشتر به مرکز بینالمللی پژوهش و درجهبندی الماس دیبِرز فرستاده میشود و در آنجا فوزیو مصنوعات حاصل از رسوب شیمیایی بخار، شبه الماسها یا هر گونه سنگ پرداخت شده را از الماس طبیعی غربال میکند.

 

 

در جریان این تحلیلها سنگهای بیرنگ یا نزدیک به بیرنگ ۰/۰۰۳ قیراطی و سنگهایی به اندازه یک سوم یک نقطه یا ۰/۹ میلیمتری به اندازه یک قیراط روی یک صفحه و در حالی که در معرض اشعه ماوراء بنفش هستند، بررسی میشوند. علاوه بر ابزار یادشده، نمونههای دیگری از ابزارها هستند که در شناسایی الماس مصنوعی به کمک استخراجکنندهها آمدهاند که از جمله آنها ناظر الماس آلروسا، ام-اِسکِرین متعلق به شرکت بلژیکی اِچآردی و ابزار اِیاِمدی متعلق به دیبِرز است. گولد، مدیر روابط رسانهای در گروه کارخانههای دیبِرز میگوید: ما به عنوان پیشتازان صنعت الماس در برابر مشتریان، کارمندان، شریکان و در نهایت مصرفکنندگان خود مسئول هستیم و باید از ارزش منابع طبیعی محدود خود در برابر فعالیتهای متقلبانه محافظت کنیم. اما از سویی دیگر بیشتر ابزارآلات تشخیصدهنده در دسترس گران هستند. فوزیو ۴۵۰۰ دلار نرخ دارد و برای تاجران کوچک الماس و جواهر، خرید آن مقرون به صرفه نیست؛ همان تاجرانی که الماس را نه به طور مستقیم از واحد جلادهنده آن، بلکه از یک فرد واسطه میخرند و این نقطه ضعفی است که میتواند مسیر را برای ورود متقلبانه الماسهای مصنوعی به بازار هموار کند. با همه این تفاسیر در خرید و فروش الماس، همچنان دست بالا را انواع ارگانیک دارند و محبوبیت الماسهای مصنوعی نیز به طور حاشیهای در حال رشد است. نسلهای نوپا به دنبال جایگزین ارزانتری برای الماس هستند و الماسهای آزمایشگاهی که وارد بازار میشوند، هم زیبایند و هم مقرونبهصرفه و در نتیجه توجه این نسل را به خود جلب میکنند، با این حال کارشناسان موافقند که حتی در چنین شرایطی الماسهای طبیعی جذابیت خود را از دست نخواهند داد. روسل شور در این باره میگوید: فکر نمیکنم برای صنعت الماس معدنی جای نگرانی باشد زیرا خرید الماس ارگانیک یا مصنوعی به اولویت مصرفکننده بستگی دارد، اما به نظر من تقاضا برای الماس طبیعی در کوتاهمدت افت چشمگیری نخواهد داشتلینده نیز موافق است و در این مورد این گونه اظهارنظر میکند: اگرچه با رشد فناوری، هزینه تولید الماس آزمایشگاهی رو به کاهش است اما تولید محصول در حجمهای بالاتر نیاز به سرمایه چشمگیری دارد، در عین حال صنعت الماس مانند دیگر کالاهای لوکس با چالش بسیاری روبهروست که مهمترین آنها حفظ طولانیمدت رشد تقاضا برای جواهر الماس، به ویژه در میان نسل جدید مصرفکننده است. در هر صورت تا وقتی رویای الماس زنده است، این سنگ قیمتی راه خود را به قلب و کیف پول مصرفکنندگان پیدا میکند و در این بین هر کالای دیگری مغلوب است.

برای ارسال نظر وارد سایت شوید
Template by JoomlaShine